Sunday, January 21, 2007

رنگ عشقم
ظاهرم را با سايههاي آبي ميآرايم و روحم را رنگارنگ ميکنم که با تو باشم لبهايت را از سايه ترسيم خواهم کرد و لبهايت را بر روي لبهاي خود ميکشم
دستانت را حلقه زده, به دور شانهام خواهم کشيد و سپس تمام ترديدها را ميآلايم باران را که با ملايمت بر زلف پريشانت فرود ميآيد, نقاشي خواهم کرد دستي ترسيم ميکنم تا اشکهايت را پاک کند
و نگاهي که آرامش دهد, ترسهايت را تصويري سايه روشن هنگاميکه يکديگر را صميمانه در بر گرفتهايم خورشيدي خواهم کشيد تا قلبمان را گرم نگه دارد
و سوگند ياد ميکنم, هرگز جدا نخواهيم شد اين است رنگ عشق من حقيقت را رنگآميزي خواهم کرد که نشان دهد چه احساسي دارم
و تلاش کنم تو را با حقيقت آشنا کنم قلمي روشن و زيبا بکار خواهم برد که تو را نزديک خود ترسيم کنم و تو را از آن خود سازم
| aminmoghadam | 2:19 AM ||  |
|
|
|